داریم تو محوطه ی دانشگاه قدم میزنیم
یه گروه از جلو دارن میان یه دختر و چندتا پسر
از کنار ما رد میشن برمیگردی به من میگی پسره رو دیدی چقدر خوشکل بود؟ این تو کلاس ریاضی با ماست..
سرم رو به نشونه ی نفی تکون میدم
میخندی میگی سیلوی تو کی میخوای چش چرونی یاد بگیری؟
میگم هیچوقت !!!
+ آره اینه فرق بین من و تو .. من و خیلی از دخترای دیگه..
+۱۱:۵۵ ق.ظ
هر لحظه که سقوطم نزدیکه
قدمهام تا لبه جاده میره
ولی اون دمه آخر یکی هست
که دستامو میگیره
دستامو میگیره
+ خوشم اومد نوشتم..
+ ۱:۲۷ ب.ظ
شرط بستم درس استادی رو که هر ترم از ۳۰ نفر ۲۸ تا رو میندازه ۲ تا رو هم با ۱۰ پاس میکنه ۲۰ بگیرم..:دی
آیا میشود یعنی؟؟
+ خواستن توانستن است..
+ ۸:۲۹ ب.ظ