161


در و باز کردم ، چشات از شادی برق میزد ، اما نادیده گرفتمشون.. خیلی سخت بود خودمو زیر پا بذارم ولی گذاشتم.. این شاید بهترین راه بود.. با اینکه میدونستم فردا یه روزِ فوق العادست واسم و میدونستم تنها یه چی میتونه اون روزِ فوق العاده رو ازم بگیره ، اما چاره ای نداشتم..

شادیتُ نادیده گرفتم ، همه چی رو سوزوندم ..



+ بدترین حسِ دنیا..

+ 07:43 ب.ظ

160



Sometimes it lasts in love 

But sometimes it hurts instead...



+ 11:26 ب.ظ

159. Fire Of My Lions



مرا هزار امید است و هر هزار تویی..




+ هزاران هزار...

+یک سال دیگه هم گذشت و ما همچنان وقت برای کنارهم گذروندن نداریم...

+ 09:53 ب.ظ

158. ای آرامِ دلم




...I Miss Us

I Miss Ending Up All Those Crazy Nights To The Lazy Mornings





+ 10:10 ب.ظ

157.


مثله یه کابوس بود که تمام شد...



10:39 ب.ظ